بسیاری از اسباببازیهایی که در محوطههای باستانشناسی پیدا شدهاند از نوع «کلاسیک» هستند که حتی کودکان عصر مدرن هنوز از آنها استفاده میکنند (عروسکها، سربازان اسباببازی و غیره).
تکامل بازی ها، در واقع، حداقل با توجه به انواع گونه شناسی، در بیشتر تاریخ بشریت نسبتا کند بوده است.
در میان اشیایی که در سایتهای باستانشناسی یافت میشوند و به آنها کارکرد حیوانات اسباب بازی اهلی نسبت داده میشود، بیش از همه (و نه تنها) نمایشهای مینیاتوری از مردم (عروسکها و سربازان اسباببازی)، حیوانات یا ابزارهایی که بزرگسالان استفاده میکنند، ظاهر میشوند.
در مصر باستان عروسک هایی از سنگ، چینی یا چوب، با موهای کاذب و اندام های مفصلی وجود داشت. در روم باستان، دختران کوچک با عروسک های مومی یا سفالی بازی می کردند و پسران کوچک با کمان و تیرهای تقلبی بازی می کردند.
حتی یویو که اغلب به اشتباه اسباب بازی اخیر در نظر گرفته می شود، ریشه بسیار باستانی دارد. گمان می رود که اولین آنها که از چوب ساخته شده اند، حداقل به 2500 سال پیش به چین باز می گردد. یویوهای چوبی، سنگی یا سفالی نیز در یونان باستان در 500 سال قبل از میلاد به اثبات رسیده است. یویوهای یونانی با ima تزئین شده بودند.
هدف استفاده از بازی به عنوان بخشی از رشد شناختی در کودک پدیده جدیدی نیست. بازی یکی از عواملی است که در رشد شناختی مهارت های کودک نقش دارد (پیاژه، p1). بنابراین بازی نمونه ای از عملکرد شناختی دائماً در حال تغییر و فعلی کودک در کل زندگی او به عنوان کودک است.
توسعه در تغییر از بازی اکتشافی به نمادین دیده می شود. در اینجا، بسیاری از توجهات پژوهشی معطوف به چندین دهه گذشته است.
کودکان هنگام بازی لذت می برند و لذت می برند زیرا بازی در محیط طبیعی کودک اتفاق می افتد. بازی به عنوان یک انگیزه برای کودکان در نظر گرفته می شود. این باعث می شود سطوح رشد بالاتری در توانایی و رفتار ذهنی ایجاد شود (ویگوتسکی، p4).
سن کودک و علاقه کودکان به اسباببازیها و بازیها باید در درجه اول باشد و جنسیت بعد از آن باشد (Payne, p1). کودکان همیشه دوست دارند در کنار کودکان دیگر باشند تا با آنها بازی کنند. آنها می توانند زمان زیادی را صرف بازی با اسباب بازی ها کنند و مانند راهنمای خود از تخیل خود استفاده کنند.